Wednesday, January 27, 2010

شعر و نکته

کیش و مات

checkmate

*********************************************************************
داوود زره می ساخته و آوازی خوش داشته
قضات دادگاه عالی امریکا نگهبانان قانون اساسی هستند
رییس جمهور مجری قانون
*********************************************************************

من نخواهم لطف حق با واسطه
که هلاک حق شود این واسطه
*******************************************************************

اگر خدا نباشد زبنده ای خشنود
شفاعت همه پیغمبران ندارد سود

اسفاراربعه در 1628/1037 هجری به پایان رسیذ
از
ملاصدرا = صدرالمتالهین شیرازی

http://telezine.net/spip.php?rubrique15
علمی

آزمایش علمی چهارشنبه 10 اکتبر










































































































Large Hadron Collider - LHCآزمایش با قويترين شتاب دهنده عظيم ذرات در جهان

بزرگترين آزمايش علمي تاريخ بشر در مرز فرانسه و سوئيس آغاز شد. ساعت 12 ظهر روز چهارشنبه 20 شهريور به وقت ايران و مطابق با 10 سپتامبر 2008 ‌اتاق كنترل شتاب دهنده حلقوي سرن به نام LHC‌ كه ميزبان مديران سالهاي دور و نزديك اين مجموعه،‌ دانشمندان و خبرنگاران بود،‌ با توضيحات كوتاه مدير فعلي سرن، ‌كار خود را آغاز كرد!






این شتاب دهنده عظیم که Large Hadron Collider نام دارد با هزینه 9 میلیارد دلار و بزرگترین و پیچیده ترین دستگاهی است که تاکنون توسط بشر ساخته شده است. این شتاب دهنده پروتون ها را با بیش از 99.99 در صد سرعت نور به حرکت در می آورد، سپس آنها را به هم می کوباند. بر اثر این برخورد دمایی بیش از 1000,000 برابر دمای خورشید در مقیاس کوچک ایجاد می شود! این دستگاه قادر است شرایط پس از بیگ بنگ (Big Bang) يا شروع کائنات را در مقیاس میکروسکوپی شبیه سازی کند.Large Hadron Collider، يا LHC‌ که به نام "برخورد دهنده هادرونی بزرگ" به فارسی ترجمه شده است، برای برخی حکم ماشین قیامت را پیدا کرده است. این برخورد دهنده یا به عبارت دیگر "شتاب دهنده ذره ای" در حقیقت یک آزمایشگاه فیزیک است شامل یک تونل ۲7 کیلومتری که در زیر زمین ساخته شده است . در این تونل ذرات کوچکتر از اتم (ذرات بنیادی) تا سرعتهای حیرت آوری نزدیک به سرعت نور شتاب داده میشوند تا پس از جمع کردن حدود ۱۴ تریلیون الکترون ولت* انرژی، با هم برخورد کنند . با دنبال کردن و مطالعه این برخوردها و نتایج حاصل از آن، فیزیکدانان امیدوارند به اسراری از دنیای زیر اتمی دست یابند که تاکنون خود را از چشم و ابزار و دوربین های آنان پنهان نگه داشته است.






برخورد دهنده هادرونی بزرگ (Large Hadron Collider) که متعلق به سازمان اروپایی پژوهش‌های هسته‌ای (CERN) میباشد، در اعماق يكصد و هفتاد و پنج متری زمین، نزدیک شهر ژنو در ناحیه مرزی سوئیس و فرانسه بنا شده است و به علت اندازه بزرگ آن، بخشی از آن در خاک فرانسه و بخشی دیگر در سوئیس قرار گرفته است. سیر تکمیل پروژه این برخورد دهنده از ایده به عمل بیش از دو دهه طول کشیده است، اما سرانجام در روز چهارشنبه (دهم سپتامبر) اينكار ميسر شد و برای اولین بار این ماشین غول پیکر به راه انداخته شد. یکی از اولین اهدافی که برای این شتاب دهنده بزرگ در نظر گرفته شده، تولید و مطالعه برخوردهای بنیادینی است که به عقیده فیزیکدانان مشابه هستند با آنچه که در لحظات آغازین شروع کائنات، یا انفجار بزرگ (بیگ بنگ، Big Bang) اتفاق افتاده است.اگر چه دانشمندان و علاقه مندان بسیاری در اروپا و گوشه و کنار دنیا با بیقراری در انتظار به راه افتادن این برخورد دهنده بزرگ و شروع به آزمایشهای مختلف برای مطالعه ذرات بنیادی بودند، خبر آماده شدن و به راه افتادن عنقریب این دستگاه عده دیگری را در وحشتی عمیق فرو برده بود : وحشت روز قیامت


و اما نکاتی در مورد این ماشین شتاب دهنده
CERN
كه قرار است شرایط مشابه با
Big Bang
يا لحظات آغازین شروع کائنات را ایجاد کند، بصورت اختصار مرور كنيد :یک - مدت ۲۰ سال است که این پروژه در حال اجرا است.دو - گروهی متشکل از ۷۰۰۰ دانشمند و فیزیکدان با مشاركت ۸۰ کشور جهان در این پروژه کار کرده اند سه - این ماشین که شبیه یک تیوپ است محیطی برابر با ۲۷ کیلومتر دارد و در ۱۷۵ متری زیر زمین نصب شده است بطوريكه یک قطار به راحتی می تواند از داخل آن عبور کند.چهار - هدف از آزمایشات این شتاب دهنده، پاسخ به سوالات بزرگ فیزیک از طریق اصابت و برخورد پروتون ها با یکدیگر با سرعت نور (300 هزار کیلومتر در ثانیه) است.پنج - دمای تولید شده در آن، ۱۰۰۰،۰۰۰ بار از دمای مرکز خورشید بیشتر استشش - مگنت های ابر رسانای بکار گرفته شده در این ماشین، می تواند دما را همانند اعماق فضا پایین بیاورد.هفت - اين پروژه با هزينه اي بيش از 9 میلیارد دلار آغاز شده است و مهندسان پيچيدگي آن را بسيار بيش از پيچيدگي ماموريت سفر انسان به ماه مي دانند.هشت - آنها اميدوارند در اين چند ميليونيوم ثانيه،‌ اتحاد نيروهاي اصلي، ‌ابعاد اضافي عالم، ‌ماده تاريك، ‌ضد ماده و همينطور بسياري از ذرات بنيادي ابتدايي را آشكار كنند.نه - فيزيكدانان ذرات معتقدند در اين آزمايش مي توانند شرايط اوليه شكل گيري عالم بر مبناي نظريه مهبانگ را شبيه سازي كنند.ده - اين شتاب دهنده به شكل دايره اي غول پيكر در زير زمين و زير خاك كشورهاي فرانسه و سوئيس مي گذرد و دايره اي به محيط 27 كيلومتر را شكل مي دهد.یازده - بسياري از محققان اميدوارند با انجام اين آزمايش و تكرار آن در ماه‌ها و سالهاي آينده به شرايط اوليه كيهان دست يابند.دوازده - تا اين لحظه همه مراحل آزمايش مطابق برنامه از پيش تعيين شده به پيش رفته است.توصیه می کنم ادامه تصاوير این ماشین عجيب، که قرار است بزودي به سوالات بسیاری از عجايب خلقت و کائنات كه براي همه جهانيان مطرح است پاسخ دهد را حتما نگاه کنید

فیلم ویدیویی: گزارش آنلاین آزمايش http://www.youtube.com/watch?v=TtVbZLCPlW8فیلم ویدیویی: شرح کامل آزمایش http://www.youtube.com/watch?v=qQNpucos9wc ضمنا براي مشاهده تصاوير و مطالب موضوعات مرتبط (با زبان اصلي) با اين آزمايش بزرگ، که نام بزرگترين و پرهزينه ترين آزمايش تاريخ علم را به خود اختصاص داده است، روي لينک هاي زير کليک کنيد :لينك 1 : http://lhc-first-beam.web.cern.ch/lhc-first-beam لينك 2 : http://cdsweb.cern.ch/record/1125846 لينك 3 : http://lhcb-vd.web.cern.ch/lhcb-vd/html/first_events.htm لينك 4 : http://cdsweb.cern.ch/record/1125843لينك 5 : http://cdsweb.cern.ch/record/1120955
فرستنده: میثم نظری
نقل از پرشین استار

Saturday, September 12, 2009

گرنیکا

Le Guernica de Picasso en 3D








درونمایه اثر بمباران شهر کوچک" گرنیکا " در باسک در 28 آوریل 1937 توسط نیروی هوایی هیتلر و فرانکواست. اما پیکاسو در این تابلو 3.5×7.8 متری واقعیات جزء به جزء را بیان نمی کند بلکه بیانگر توهینی است که فاشیسم بر انسان روا می دارد. این خود نوعی تصویر اسطوره ای عصر ماست
سخن بر سر یک سمبل یا استعاره نیست. پای یک اسطوره در میان است . مفهومی خارج از تابلو که بتوان آن را در یک بیانیه خلاصه کرد وجود ندارد. در این تابلو معنا وشکل یک کل واحد را تشکیل می دهند لازم بود که در آن رنگ رنج خط وحشت و خشم باشد میبایست که کمپوزیسیون تابلو چنان زیر تسلط هنرمند در آید که اثر به شکل تقسیم ناپذیری حکم و فریاد انسان را بیان دارد فریاد کسی که پیروز خواهد شد

این یک صحنه کشتار است و به معنای واقعی کلمه به یک صحنه نمایش می ماند که دفعتا پرده از جلوی ان بالا رفته باشد ولی همانند اسطوره های بزرگ کهن بالاتر از یک حادثه خاص قرار گرفته است

ما نه در داخل یک خانه هستیم نه در بیرون آن نور نه نور شب است نه نور روز و معلوم نیست رشته های نور رنگ پریده ای که از آدم ها و اشیاء ساطع می شود ناشی از شعاع آفتاب است یا انعکاس نور یا هرم نورانی یک لامپ و یا زیر تاثیر وضوح موحشی است که ثابت ماندن یک نگاه به اشیاء می بخشد
این یک نقاشی تاریخی نیست فریاد این زن در طرف چپ که کودک مرده ای را در آغوش خود دارد فریاد یک مادرخاص نیست بلکه نشانهء عام رنج انسانی است . هر شکلی ازرنگ و هر شکلی از خشم بدن هایی که در بر می گیرد از حالت عادی خارج می سازند آنها را غیر بشری و ناقص می کنند گویی که جنگ تنها یک بی نظمی گذرا نیست بلکه صد مه ای است که بر قانون درونی اشیاء وارد می شود و یک ضد طبیعت بی شکل و هیولا آسا را چون دیواری رو در رو ی زندگی می کشد شکو فایی شگفتی آور دورهء هیولا ها در اینجا توضیح و توجیه قبل از خود را باز می یابد گویی که این تابلو یک احساس قبلی است و فریادی است که از اوج گیری نیروهای ضد بشری خبر میدهد

در درون این حرکت و این وحدت هر پرسو ناژ مفهوم ویژه ای دارد در این جا چهار زن را می بینیم زن قربانی مشعل زنده ای که در غرقاب فرو میرود زن شاهد نور دردست دارد زن نگرانی و پرسش که ما را صدا میزند و زن رنج و طغیان با کودک مرده ای
در بغل و چشم هایش که به صورت اشک در امده اند

حیوانات تجسمی از احساسات انسانی هستنددو آنها را به اوج می کشانند پرنده در اینجا کبو تر صلح پاره پاره شده و نشانه بقا و سوگواری در تاریکی هاست اسب چکیده ای است از رنج و تلاش برای گریز از رنج حرکت به سوی رهایی از طریق توسل جستن به یک نیروی بزرگتر

این یک نقاشی تاریخی نیست بلکه تراژدی موجودات انسانی است نه پرسوناژ روی پرده هر یک بیانگر واکنشی متفاوت در برابر حادثهء جنایتند : چهار زن - یک کودک - مجسمهء در هم شکسته یک جنگجو- یک گاو- یک اسب و یک پرنده
در طرف راست در تصویر زن که از خانهء آتش گرفته اش سقوط می کند کل فلاکت دیده می شود ما این سقوط دلخراش و سر گیحه آور را جسما احساس می کنیم زیرا جسم در مخروطی از سایه فرو می رود که ادامهء آن در حال عبور زاننوی زن دیگری را از شکل می اندازد تا حرکت را محسوس تر کند و پاسخگوی او در قطب دیگر تابلو چهرهء بی ترحم گاو -ابوالهول جاودانی- است با دو چشم که روی صورتش از نیمرخ کشیده شده و نیز یک چشم سوم آنچنان که گویی حیوان با یک حرکت دورانی تمام افق ممکن این فاجعه را می پوشاند و بر آن تسلط دارد این چهرهء تشویش ناپذیر اسپانیا است که چون بلوط گرنیکا ایستاده قامت بر جای مانده آمادهء مقابله با طوفان های دیگری است و از ورای مصیبت های گذرا از آیندهء دور دست تری پرس و جو می کند
آرنهایم این حالت جدا ماندن را که در چهرهء مسلط تابلو یعنی گاو به چشم می خورد با نظرات زیبایی شناسانهء برتولد برشت ذر بارهء درام مقایسه میکند در حالی که تئاتر سنتی می کوشد تماشاگر را به درون خود بکشاند و او را به یکی شدن با احساسات و عمل پر سوناژ ها وادار سازد تئاتر حماسی انقلابی بر عکس یک " فاصله گزاری " را از تماشاگر انتظار دارد تا با او با فاصله ای کافی در برابر حادثه بنشیند ابتکار خاص خودش بیدار شود بتواند به خود ی خود بیاموزد و به شکلی داوطلبانه در مورد شرکت در مبارزه تصمیم بگیرد
پیکاسو بیشتر از طریق روش های پلاستیک به این فاصله گذاری دست می یابد تا ار راه تصویر سازی : رنگ اثر واقعیت را از دنیای بلاواسطه می گیرد و ما را در دنیایی قرار می دهد که یک " دنیای دیگر نیست" بلکه دنیایی است که تشابه ملودرامیک و بی واسطهء بیننده رابا تابلو تسهیل نمی کند. دنیایی است به رنگ های سیاه خاکستری و سفید که در آن فقط چند لکهء سرخ برخی از خاکستری ها را متمایل به آبی می کند. هیچ چیز در این تابلو بیننده را به احساسات بازی ساده فرا نمی خواند : در آن نه از لکه های خون خبری هست و نه از رنگ هایی که به کمک آنها بتوان چهرهء زنده ها را از چهرهء مرده ها و نور صبح را از نور شب باز شناخت. این ریاضتی است درخط ها و طرح ها. این یک( سردی ؟ )هندسی است . در هم آمیختگی مصیبت و امید است که در عمیق ترین گوشهء وجود ما تکاپو دارند جایی که در آن ایمان ورزی ها ی تغییر دهندهء زندگی پا می گیرند

پرسپکتیو همچون نور دقیقا تابع قانون حد اکثر اثر بخشی است . نور و سایه در آن از هیچ منبع طبیعی منشاء نمی گیرند : تنها در یک روشنایی خشن اشکال زنده و اشکال مثله شده سر بر میآورند و رنگ زمینه که صرفا سیاه و سفید است هر چیزی را که باعث شود بیننده از ضربهء بزگ دراماتیک اثر غافل گردد طرد می کند
و اما پرسپکتیو به نظر می رسد که درونی هر شیي است و هریک ازاشیاء فضای خاص خود را دارد که هر بار بر اساس یک قانون تازه آن را به اطراف می گستراند همان طور که هر گل روشی خاص برای شکفتن دارد بدین سان پیکاسو به این تصویر رنج و بد بختی که از تابلو می جوشد حد اکثر اثر بخشی را می دهد

ولی این تودهء اجساد و این آشفتگی تنها به برکت شکل بیان ظاهری اش حالتی از شکست و نومیدی را به ما القاء نمی کند
استادی که در کمپوزیسیون به کار رفته در این جا نقشی تعیین کننده دارد. اطمینان به پیروزی انسان از این یا آن جزء تابلو منشاء نمی گیرد مثلا از نیمرخ این زن مشعل به دست که از پنجره سر بر میآورد و مشعلش را به سوی گاو تشویش ناپذیر دراز می کند بلکه این اطمینان از ساخت کلی اثر ساطع میگیرد که نشانهء حضور کامل انسان است انسان خالق و نظم ساز انسان هنرمند-شاعر که بالای فراز و نشیب های کشتار قرار دارد
درست نیست که بگوییم چنین آثاری برای توده ها غیر قابل درکند. این هنر برای کسانی نا مفهوم است که مدعی هستند باید هر چهره ای را مثل یک معما حل کرد. حتی بدون تحلیل جزء به جزء ساخت و فضای تابلو باید گفت که می توان مستقیما به احساس کلی و تکان دهندهء اثر دست یافت

سی سال پیش پیکاسو که یکی از خالقان "کوبیسم " بود در حرکتی که از قرن نوزدهم آغاز شد و به واژگونی مفهوم نقاشی انجامید نقش اساسی ایفا کرد بر اساس این واژگونه رسالت نقاشی پیش از آن که باز سازی واقعیت باشد در انداختن طرح یک امکان است. بدین سان در تاریخ خلاقیت مداوم انسان عصر تازه ای آغاز شد : عصر واژگونی مفهوم زندگی و تاریخ انسان

پیکاسو یکی از کسانی است که به ایجاد زبان نقاشی تازهای که قادر به نشان دادن این دگرکونی انسان باشد بیش از همه کمک کرده اند

گرنیکا که یکی از قلل آثار پیکاسو است در عین حال هم کشف بزرگ و فرانگرانهء آن چیزی است که چند سال بعد به صورت زوال اروپا و فاجعه هیروشیما تجسم یافت و هم کشف فرانگرانهءقدرت انسان به غلبه کردن براین کابوس است پیکاسو برای بیان " وحشت نوین " و نیز برای نمایاندن امید تازه زبان جدیدی را به وجود آورد
و این وحشت یا امید در برابر یک حادثه فعلی نیست بلکه بیان یک تراژدی عام است که در آن کل تقدیر بشریت خوانده میشود همان گونه که در اسطوره های هومر یا اشیل و نوشته های دانته شکسپیر گوته و سروانتس
گرنیکا از در هم شکستن آیندهء انسان خبر می دهد و نیز بشارتی است از توانایی انسان به برخاستن و امکان تسلط آینده اش بر نیرو های موحشی که خود خلق کرده است این اثر که به دین عمق فرانگرانه می رسد زبان خاصی برای این بشارت خلق کرده است

در این جا همهء اکتشافات پیش از پیکاسو از کوبیسم تا اکسپرسیونیسم برای ایجاد زبان وحشت به کار گرفته شده اند جسم اسب که از بریده های روز نامه درست شده فقط بر اساس پروژکسیون های متعد د کوبیسم ساخته نشده بلکه طوری در فضا قرار گرفته که احساس گذار از یک پرسپکتیو به پرسپکتیو دیگر و نیز احساس حرکت پیچ و تاب و تشنج جسم را در ما القاء می کند هر چهره ای با استفاده از روش های پلاستیکی مشابه فقط به عنوان یک قطعه - و نه یک شکل کامل - جلوه گر میشود و این هم مثله شدن موجودات و هم تکان و حرکت آنها را در زیر شکنجه نشان می دهد
اکسپرسیونیسم این نقاشی استعاره های مختلف پلاستیکی را ایجاد میکند : پوشش اسب بیانگر ویژگی های چاپخانه است هم چنانکه از هم پاشیدن این جسم نشانه پاره شدن شبکه ای از دروغ های مطبوعاتی است چشم ما در چشم یا اشک است و شعله های حریق خنجر یا کاکتوس هستند چراغ برق نگاهی است که از طریق آن شعاعی از امید به درون یک دنیای دیوانه شده می تابد و در عین حال این دنیا تماما به گرد این نور در تکاپو است

پیکاسو این هنرمند ی که در حد دگرکونی های قرن ما است با برافراشتن این بت وحشی و پیامبر و نمایاندن آن به شکل یک سوال نقاشی را به عالی ترین درجهء رسالتش فرا می خواند : او خود مختاری خود را در قبال جان خارج و قواعد سنتی زیبایی فریاذ می زند وظیفهء او فقط گفتن آن چیزی که وجود دارد نیست بلکه میان حرکت زندگی و گذار به سوی یکاسطوره طلیعه طلیعه آینده است

کتاب مقدس به ما میگوید که خداوند پس از خلق آسمان ها و زمین و انسان و حیوانا ت ساکن آن گفت : چه زیبااست ! و روز هفتم را به استراحت پرداخت. پیکاسو در نقاشی انسان هشتمین روز خلقت است. او کسی است که خلاقیت خدایان زود پسند را در برابرعلامت سوال قرار میدهد. با او هیچ پایان نمیگیرد که همه چیز آغاز میشود
پیکاسو از بیش از 60 سال پیش یعنی از بعد از خلق دختران آوینیون دیگر به ما اجازه نمیدهد که خود بر آنچه وجود دارد منطبق سازیم


او نه فقط به تغییر دید نقاشان بلکه به دگرگون شدن زندگی انسان ها کمک کرده است

دیگر نمیتوان طوری نقاشی کرد که گویی پیکاسو وجود نداشته است و نیز نمیتوان طوری زندگی کرد که گویی پیکاسو در کار نبوده است
هیچ انسانی به هنگامی که رو در روی ستیزه جویی این نقاش قرار می گیرد نمی تواند فراموش کند که اجازه ندارد فقط تماشاگر باشد و نمی تواند از یاد ببرد که نگاه کردن خود یک عمل است عملی که مشارکت را ایجاب می کند

و از این رو پیکاسو یک انقلابی است زیرا انقلاب به واقع گرایی کمتر نیاز دارد تا به تعالی یعنی به توانایی کندن از دنیای موجود به قدرت خلاقیت و گزینش امکانات آینده
پیکاسو به ما کمک میکند تا از یک دنیای منفعل به یک دنیای در حال ساخته شدن برویم هر تابلو ی او به ما می گوید که می تواند دنیای دیگری خلق کرد با قوانین دیگر

پیکاسو کشف کرد که وظیفهء بزرگ هنر تقلید از یک ظاهر محسوس نیست بلکه دادن شکل آشکار به یک حضور ناپیدا است

آثار بزرگ پیکاسو چنین حضوری را بر می انگیزند : نه حضور نیروهای ماوراالطبیعه که حضور انسان را این آثار انباشتگران انرژی اند پیکاسو هرگز خود را در بیان انچه وجود دارد محدود نکرده است کار پیکاسو همانند یک تمثال دورهء بیزانس یا یک ماسک افریقایی فقط چهره نیست بلکه علامت است شاخص تعالی است یک ضرب المثل بودایی می گوید که وقتی" انگشت ماه را نشان می دهد" احمق به انگشت نگاه می کند هر یک از خشونت های پیکاسو ما را به گذار از این ساده نگری به این جوانی امید فرا می خواند

************************************************************************************



Picasso`s Guernica
در سال ۱۹۳۷ يک واحد نيروی هوائی آلمان هيتلری به پشتيبانی فرانکو در جنگ داخلی اسپانيا دخالت و شهر Guernica در شمال اسپانيا را بمباران می کند. پيکاسو فاجعه شهر را بعد از بمباران به تصوير در می آورد. در يک نمايشگاه يک افسر آلمان نازی از پيکاسو سوال می کند که آيا اين تابلو Guernica کار او ( اثر پيکاسو )است و پيکاسو به افسر نازی جواب می دهد: خير تابلو کار شما است.
بورژوای هنرمند
بخشی از از قشر ثروت مند شهری ناگهان به هنر علاقمند می شود و در زمان فراغت با ماشين های آخرين مدل ، برنزه شده و با گران ترين لباس ها ( آقايان با کت چرمی بسيار ظريف و در روز های سرد خانم ها با پالتوی پوست ) به يک نمايشگاه نقاشی يا موزه می روند، اما اين نمايشگاها هنری نبايد کوچک ترين خدشه ی به بينش اجتماعی آن ها وارد کند.
با آرامش درونی ، لبخندی بس مليح و با نگاهی مملو از رمانتيک از کنار مجسمه ها و يا تابلوی های نقاشی رژه می روند و با وجدانی آرام که آنچه ديده اند صد در صد هنر بوده ( L`art pour l`art ) موزه را ترک می کند. اما هنر واقعی لبخند را بر لبان خشک ، نگاه را ژرف تر و مضطرب می کند و آرامش درونی را بر هم می زند. تابلو Guernica نظربيننده به شرائط حقيقی را تغيير می دهد و حتی به درجه ای که دنيا خارج برای او غريب و بيگانه می شود. اين هنر سياسی و شعار نيست (برشت) ، اين هنر شرائط اجتماعی و تاريخی را به نمايش می گذارد و دنيای ديگری را آرزو می کند که در آن درد و رنج انسان ها خاتمه يابد ( بورژو ای هنرمند آرزو ی دنيای ديگری را ندارد).


Saturday, December 29, 2007

White Christmas: One of the Best Loved Holiday Songs
22 December 2007
MP3 - Download Audio Listen to MP3 Listen in RealAudio
This is Steve Ember with a VOA Special English holiday program.
(MUSIC)
Music fills the air. Colorful lights shine brightly in windows. Children and adults open gifts from loved ones and friends. These are all Christmas traditions.
Another tradition is snow. Christmas in the northern part of the world comes a few days after the start of winter. In many places, a blanket of clean white snow covers the ground on Christmas Day. This is what is meant by a "White Christmas."
Of course, many places do not get snow at Christmas. In fact, they may be very warm this time of year. People who like snow, but live where it is warm, can only dream of having a white Christmas.
American songwriter Irving Berlin captured these feelings in his song, "White Christmas." It is one of the most popular Christmas songs of all time.
The opening words explain why the singer is dreaming of a white Christmas. Most people never hear these words so they never really understand the true meaning of the song. Here’s how it starts:
The sun is shining.
The grass is green.
The orange and palm trees sway.
I’ve never seen such a day in Beverly Hills, L.A.
But it’s December the twenty-fourth
And I’m longing to be up north.
Up north, where it is cold and snowy. Not south, where it is warm and sunny. Over the years, hundreds of singers and musicians have recorded "White Christmas." But the version most people still know best was sung by Bing Crosby.
(MUSIC)
Songwriter Irving Berlin was born in Russia in eighteen eighty-eight. He did not celebrate Christmas as a religious holiday. He was Jewish.
(MUSIC)
But his song celebrates an idea of peace and happiness that anyone, anywhere -- snowy or not -- can enjoy.
To all of you, best wishes this holiday season from all of us in VOA Special English. This is Steve Ember.

Sunday, December 09, 2007

US Intelligence Report Enters Into Debate on Iran Nuclear Issue
American intelligence agencies say Iran halted a weapons program in 2003. But President Bush and some other leaders say Iran is still a danger. Transcript of radio broadcast: 07 December 2007

MP3 - Download Audio Listen to MP3 Listen in RealAudio
This is IN THE NEWS in VOA Special English.
Sixteen government agencies form what is known as the intelligence community in the United States. From time to time, this community puts together reports called National Intelligence Estimates that deal with foreign activities and threats. Parts are sometimes made public.
Iran says its nuclear program is only for producing energy. A reactor building is shown at Iran's Bushehr nuclear power plant in 2005.
This week, officials released major judgments from a new report on Iran's nuclear activities. It says Iran operated a secret program to develop nuclear weapons but halted that program in late two thousand three.
The report suggests that Iran did so mainly because of international pressure. It says Iran may be more open to influence than was thought. But Iran continues to enrich uranium for civilian use, the report says, and this could be used to produce weapons if desired.
The report says Iran might have enough nuclear material to build a bomb in the next three to eight years, at the earliest. But it says Iran now appears less determined to produce nuclear weapons than was believed.
The findings came as a surprise. A National Intelligence Estimate two years ago said Iran was working hard to develop nuclear weapons.
President Bush said the report released Monday was the result of better intelligence. But he said nothing has changed. He said Iran is still a danger. And he urged governments to continue to pressure Iran about its nuclear activities. That the program was halted, he says, is not as important as the finding that it once existed and could be restarted.
The report comes as the Bush administration has been trying to win support for new international restrictions against Iran. In recent weeks, the president has warned that the world cannot risk a nuclear-armed Iran, saying it could lead to World War Three.
Iranian President Mahmoud Ahmadinejad called the new American intelligence report a declaration of victory. He says it shows that Iran's nuclear program is for energy, not weapons.
In Israel, Defense Minister Ehud Barak rejected the intelligence report. He said he believes it is incomplete and that Iran has restarted its nuclear weapons program. He offered no evidence, though.
On Thursday, NATO foreign ministers expressed support for a proposed third set of sanctions in the United Nations Security Council. And, in Paris, French President Nicolas Sarkozy and visiting German Chancellor Angela Merkel said Iran is still a danger. Britain also says it remains concerned about Iran's nuclear program.
But Russia and China have resisted further sanctions. Russian and Chinese officials say the new report will have to be considered in those discussions. Both countries, as permanent members of the Security Council, could veto any additional sanctions.
And that's IN THE NEWS in VOA Special English, written by Brianna Blake. Transcripts and MP3s of our reports are at voaspecialenglish.com. I’m Steve Ember.

Monday, November 05, 2007

Keeping Count of Who Enters the World or Leaves
A campaign is launched to make sure all of the world’s births and deaths are recorded. Transcript of radio broadcast: 04 November 2007
MP3 - Download Audio Listen to MP3 Listen in RealAudio
This is the VOA Special English Development Report.
Governments may be accused of keeping too many records on their people. But no one seems to argue with recording births, deaths and marriages. This is called civil registration.
Birth and death records help governments count populations and know how long people live and what they die from. This information is important for planning schools, hospitals and other services.
A birth certificate is also important for another reason. That piece of paper is legal proof that an individual exists.
Yet the World Health Organization believes that almost forty percent of all births go unrecorded. It estimates that one hundred twenty-eight million babies are born each year. So one way to look at this is to say that every year close to fifty million people are denied legal identities.
And in the least developed countries the rate could be as high as seventy percent.
The situation is no better for death records. Every year fifty-seven million people die. But perhaps only one-third of these deaths are counted.
The W.H.O., the United Nations health agency, has one hundred ninety-three member states. Yet it receives dependable cause-of-death information from just thirty-one countries.
Researchers say most developing countries have limited civil registration systems or none at all. Now, a partnership supported by the W.H.O., called the Health Metrics Network, will try to improve the situation.
Last week it launched a campaign to register all of the world’s births and deaths. The effort was announced at a conference in Beijing, the Global Forum for Health Research.
The director general of the W.H.O., Margaret Chan, said no single U.N. agency is responsible for making sure births and deaths are recorded. Yet without these numbers, she says, who knows if one hundred twenty billion dollars in official development aid each year is being spent wisely?
The campaign began with four papers published in The Lancet medical journal describing the situation. Also, the Health Metrics Network is launching intensive efforts to help six countries. The group has already started to work with Cambodia, Sierra Leone and Syria. By the end of this year, three more countries will be identified for help to make sure everyone gets counted.
And that's the VOA Special English Development Report, written by Jill Moss. To learn more about civil registration, go to voaspecialenglish.com.

Maria Callas, 1923-1977: A Beautiful Voice and Intense Personality
She influenced opera more than any other singer of the twentieth century. Transcript of radio broadcast: 03 November 2007
MP3 - Download Audio Listen to MP3 Listen in RealAudio
ANNOUNCER:
Welcome to People in America in VOA Special English. I’m Faith Lapidus. Today, Shirley Griffith and Ray Freeman tell about one of the most famous opera singers of the twentieth century, Maria Callas.
(MUSIC: March From "Norma")
VOICE ONE:
Opera is a play that tells a story in music. The people in the opera sing, instead of speak, the play's words. Opera is one of the most complex of all art forms. It combines acting, singing, music, costumes, scenery and, sometimes, dance. Often there are many colorful crowd scenes.
Opera uses the huge power of music to communicate feelings and to express emotions. Music can express emotions very forcefully. So most opera composers base their works on very tragic stories of love and death. An opera often shows anger, cruelty, violence, fear or insanity. Opera has been very popular in Europe since it spread through it during the seventeenth century. It also has become popular in the United States.
VOICE TWO:
Maria CallasMaria Callas was one of the best-known opera singers in the world. During the nineteen fifties, she became famous internationally for her beautiful voice and intense personality. The recordings of her singing the well-known operas remain very popular today.
Maria Callas was born in New York City in nineteen twenty-three. Her real name was Maria Kalogeropoulous. Her parents were Greek. When she was fourteen, she and her mother returned to Greece. Maria studied singing at the national conservatory in Athens. The well-known opera singer Elvira de Hidalgo chose Maria as her student.
VOICE ONE:
In nineteen forty-one, when she was seventeen, Maria Callas was paid to sing in a major opera for the first time. She sang the leading roles in several operas in Athens during the next three years.
In nineteen forty-five, Callas was invited to perform in Italy. This was the real beginning of her profession as an opera singer. She performed major parts in several of the most famous operas. In nineteen forty-nine, she married an Italian industrialist, Giovanni Battista Meneghini. He was twenty years older. He became her adviser and manager.
VOICE TWO:
In nineteen fifty, Maria Callas performed for the first time at the famous La Scala opera house in Milan, Italy. She sang in the famous opera "Eida" by Italian composer Giuseppe Verdi. She sang the part of Aida, an Ethiopian slave in ancient Egypt.
(MUSIC: "Ritorna Vincitor" from "Aida"))
VOICE ONE:
During the nineteen fifties and nineteen sixties, Maria Callas sang in about forty major operas in the most famous opera houses in the world.
In nineteen fifty-six, she appeared for the first time at the Metropolitan Opera in New York. She sang the lead in the opera "Norma" by Italian composer Vincenzo Bellini. She was a great success. Norma, a religious leader in the ancient city of Gaul, became one of her most famous parts.
(MUSIC: "Casta Diva" from "Norma"))
VOICE TWO:
During the years, Maria Callas often had problems with her voice. Critics said some of her performances were not her best. Sometimes she had to cancel performances. Her relations with the officials of major opera companies often were tense. Many harmful stories were written about Callas. The stories suggested that people she worked with thought she was difficult. However, many people who worked most closely with her denied this.
When she was not singing in operas, Callas was making recordings. She made more recordings than any other singer of her time.
VOICE ONE:
In nineteen fifty-nine, her marriage to Mister Meneghini ended. Maria Callas became the lover of a rich Greek businessman, Aristotle Onassis. Callas suffered more problems with her voice. So she sang less. In nineteen sixty-five, she sang in the opera "Tosca" by Italian composer Giacomo Puccini. She was Floria, an Italian singer. It was a part she had sung many times. It was the last time she appeared in an opera.
(MUSIC: "Vissi D'arte" from "Tosca"))
VOICE TWO:
Now that she was no longer singing, Callas wanted to marry Aristotle Onassis and have a child. However, in nineteen sixty-eight, Onassis suddenly said that he was leaving her. He had decided to marry Jacqueline Kennedy, the widow of the murdered American president, John Kennedy.
Three years later, Callas decided to teach young opera singers. In the early nineteen seventies, she taught twelve classes at the Juilliard School in New York. Parts of these classes were released as records. Terrence McNally wrote a play about Maria Callas and her opera students called "Master Class."
VOICE ONE:
Maria Callas sang in many cities in Europe, the United States and East Asia in nineteen seventy-three and seventy-four. She performed with opera singer Giuseppe di Stefano. Critics said she was not able to sing as well as she had when she was younger. It is not known if Callas's troubles were caused by a physical problem or because she had not spent enough time training her voice.
Maria Callas died of a heart attack in her home in Paris in nineteen seventy-seven. She was fifty-three.
VOICE TWO:
Many experts say Maria Callas influenced opera more than any other singer of the twentieth century. They say she had the deepest understanding of the traditional Italian opera. Her beautiful voice and intense feeling increased the effect of an opera. One expert said: "Callas sees and hears in the great operas the poetry of music. Others sing notes. She sings meaning. "
People who heard Maria Callas sing say they will not forget the experience. Her voice lives on in the many recordings she made. Some experts say Maria Callas is as popular now as she was when she was performing around the world.
(MUSIC: March From "Norma")
VOICE ONE:
This Special English program was written by Shelley Gollust and produced by Lawan Davis. I'm Shirley Griffith.
VOICE TWO:
And I'm Ray Freeman. Join us again next week for another People in America program on the Voice of America.

Wednesday, October 31, 2007

A 17-month-old boy left unattended inside a hot, stuffy car for at lest seven hours was found dead

Un garçon de 17 mois est parti sans surveillance à l'intérieur d'une voiture chaude, étouffante pendant au moins sept heures a été trouvé mort

Monday, October 29, 2007

New way to produce biofuel


Learning English - Words in the News

12 September, 2007 - Published 12:36 GMT

New way to produce biofuels

Scientists in Brazil say they have found a novel way of improving the production of biofuels. The researchers say that fermenting sugar cane in the presence of magnets boosted production by 17% and made the process faster. This report from Matt McGrath:
Listen to the story
Many countries around the world are trying to reduce their dependence on oil by emulating Brazil where bio ethanol provides about 30% of automobile fuel. But the process of making bio ethanol by fermenting sugar cane is time-consuming, inefficient and expensive.
Now a team of researchers at Brazil's State University of Campinas say they have found a way of improving the production process by using extremely low frequency magnetic waves. The team attached two electromagnetic generators to a vat containing a mixture of yeast and sugar cane. They found that the production of ethanol increased by 17% and it speeded up the time required to produce the fuel by two hours.
The scientists involved are unsure as to how exactly the process works but they believe that the magnets stimulate the yeast and make it work faster and more intensely. They believe their discovery can be easily implemented at an industrial scale.
Matt McGrath, BBC
Listen to the words
emulatingbeing like or copying what someone or something (here, Brazil) has done well
bio ethanola chemical which is a type of alcohol, mainly produced by the sugar fermentation process, although it can also be manufactured by the chemical process of reacting ethylene with steam
fermentingmaking something change chemically by the action of living substances, such as yeast or bacteria
low frequency magnetic wavesthe disturbances which carry the energy produced using the power of magnets ('low frequency' refers to the fact that there is a relatively small number of these disturbances within a particular period)
electromagneticrefers to a device made of iron, with wire around it, that becomes magnetic when a changing current is passed through it
a vata large container used for mixing or storing liquids
yeasttype of fungus which is used, for example, to make bread swell and become light
speeded up the time requiredless time was needed because the process happened faster
unsurenot certain
implementedput into operation, made to happen
Read more about this storyTry a comprehension quiz based on this story

Iran petrol rationing










Learning English - Words in the News

29 June, 2007 - Published 11:03 GMT

Iran petrol rationing

Iranians reacted angrily to the government's decision to introduce petrol rationing at a time when they're already struggling with high unemployment, spiralling inflation and low public sector pay. This report from Pam O'Toole:
Listen to the story
In his two years in office, President Ahmadinejad says he's created millions of jobs, increased foreign investment and achieved good economic growth. But a growing number of critics have accused him of using oil wealth to introduce populist economic policies which have served to drive up inflation. Officially, inflation is running at 13 per cent, but economists say in reality it's much higher. Ordinary people complain that rents have doubled, or that they can no longer afford to buy meat.
For some Iranians, the rationing of highly subsidised petrol is clearly a step too far. Iranians have always regarded cheap petrol as a kind of national birthright - particularly given the country's poor public transport system. Over recent years, a number of Iranian administrations have toyed with the idea of raising the price of subsidised petrol, or rationing supply.
The current government says rationing is essential to curb rising consumption and help reduce reliance on expensive petrol imports. But Tehran's also thought to be concerned that those petrol imports could be targeted in future sanctions imposed on it because of its controversial nuclear programme. While many Iranians support the nuclear programme, some economists fear that petrol rationing could stoke further inflation - and that's something ordinary people are anxious to avoid.
Pam O'Toole , BBC
Listen to the words
populistappealing to a lot of people but not necessarily good in the long term
to drive uphere, to increase
rationinga system of limiting the amount of something that each person is allowed to have
highly subsidisedreceiving a lot of money from the state in order to keep the prices low
a step too fartoo much
birthrightsomething you believe you deserve to have (in this case, because you were born in Iran)
toyed withconsidered but not very seriously and without making a decision
to curbto reduce
controversialcausing strong disagreement or discussion
stokebe the reason for (something negative)
Read more about this story